loading...
پرتال تفریحی و عاشقونه
Alirezaz90 بازدید : 192 جمعه 03 آبان 1392 نظرات (0)

زندگی کن که زندگی

دو روز مانده به پایان جهان ، تازه فهمید كه هیچ زندگی نكرده است . تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود .

پریشان شد و آشفته و عصبانی ، نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد .

داد زد و بد و بیراه گفت ، خدا سكوت كرد . آسمان و زمین را به هم ریخت ، خدا سكوت كرد . جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت ، خدا سكوت كرد .

به پر و پای فرشته و انسان پیچید ، خدا سكوت كرد . كفر گفت و سجاده دور انداخت ، خدا سكوت كرد. دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد .

ads1
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 911
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 190
  • تعداد اعضا : 62
  • آی پی امروز : 401
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 1,543
  • باردید دیروز : 74
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7,044
  • بازدید ماه : 7,044
  • بازدید سال : 135,190
  • بازدید کلی : 1,244,273
  • تبلیغات