loading...
پرتال تفریحی و عاشقونه
Alirezaz90 بازدید : 556 پنجشنبه 19 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

داستان غمگین یه سه با دوازده تا صفر

” ریحانه “مدادش که اندازه یه بند انگشت شده را لای دفتر می گذارد .از جایش بلند می شود وکنار” بی بی” می نشیند .

به تره هایی که توی دست بی بی خُرد می شوند نگاه می کند. بی بی که متوجه او شده سری تکان می دهد : -” به چی زل زدی دختر؟ پاشو!

در عوض نگاه کردن به من برو زیر اون بخاری رو بیشتر کن. بابات سردش نشه” و با کمی مکث اضافه می کند: _ ” مواظب باش یه وقت بیدار نشه “

Alirezaz90 بازدید : 567 پنجشنبه 24 اسفند 1391 نظرات (0)

داستان کوتاه یک مشت شکلات

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی،

این هم پولش.بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد…

Alirezaz90 بازدید : 243 سه شنبه 01 فروردین 1391 نظرات (0)

داستان جالب پرواز شاهین

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.

Alirezaz90 بازدید : 574 سه شنبه 01 فروردین 1391 نظرات (0)

داستان جالب پرواز شاهین

پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند.یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است.

ads1
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 911
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 205
  • تعداد اعضا : 62
  • آی پی امروز : 406
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 1,805
  • باردید دیروز : 74
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7,306
  • بازدید ماه : 7,306
  • بازدید سال : 135,452
  • بازدید کلی : 1,244,535
  • تبلیغات