loading...
پرتال تفریحی و عاشقونه
Alirezaz90 بازدید : 402 چهارشنبه 24 آبان 1391 نظرات (0)

فصل عشق من(متن عاشقانه)

 

فریاد پاییز یک صداست، این نوا ، از خش خش برگها پیداست ،

و این صدا نقطه ی آرامش من است ، پاییز اولین و آخرین فصل زندگی من است

و اینجاست که احساسم از فصل خویش مینویسد…

به وسعت پاییز ، زندگی بدون خزان سبز نیست !

اطرافم پر از برگهای زرد است ، درون پاییز یک دنیا حرف است ، دلم تنگ است ، دلم تنگ است!

و یک عالمه درد دل در یک فصل نو ، و من همچنان قدم میزنم

میروم در حالی که برگها نیز همسفر پاهای خسته من هستند

در حالی که صدای همه برگها در آمده ، و این خش خش برگهاست که مرابه این باور میرساند اینک به دیدار پاییز آمده ام…

کاش میتوانستم پاییز را در آغوش بگیرم ، و همینجا دست سرد درختی را بگیرم که بی برگ است!

پاییز آغاز سر سبزی هاست ، زیباتر از همه فصلهاست و این آغاز من است ، پاییز فصل من است…

غرق شده ام در برگهایی که بر زمین نشسته اند ، به آسمان مینگرم منتظر نم نم بارانم، حالم از این بهتر نمیشود ، دنیا از این زیباتر نمیشود ، کاش میشد پاییزم همیشگی بود ، کاش دلم همیشه مثل پاییز بود ، پر از طراوت ، زیبایی هایش نیز که جای خودش ، بماند!

نمیتوان از اینجا گذشت ، باید تا آخر دنیا اینجا نشست ، بغضم همینجا بود که شکست ، دنیا همه درها را بر رویم بست ! من ماندم و پاییزی که مرا همراهی کرد ، مرا اسیر و بعد عاشق کرد!

به وسعت پاییز ، دنیا بدون خزان زیبا نیست!

فریاد پاییز یک صداست، این نوا ، از خش خش برگها پیداست ، و این صدا نقطه ی آرامش من است ، پاییز اولین و آخرین فصل زندگی من است !

و اینجاست که احساسم از فصل خویش مینویسد…

مینویسم از پاییزی که مرا به اوج احساس برد ، وقتی به فصل عاشقی ها رسیدم هر چه غم در دلم بود مرد …

به وسعت پاییز ، زندگی بدون خزان سبز نیست !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
ads1
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 911
  • کل نظرات : 210
  • افراد آنلاین : 80
  • تعداد اعضا : 62
  • آی پی امروز : 261
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 389
  • باردید دیروز : 74
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5,890
  • بازدید ماه : 5,890
  • بازدید سال : 134,036
  • بازدید کلی : 1,243,119
  • تبلیغات